عکاسی

عکس و عکاسی

عکاسی

عکس و عکاسی

گل...

روز و شب ها رفت...

من بجا ماندم در این سو ، شسته دیگر دست از کارم

نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش

نه خیال رفته ها می داد آزارم.

لیک پندارم ، پس دیوار

نقش های تیره می انگیخت

و به رنگ دود

طرح ها از اهرمن می ریخت

تا شبی مانند شب های ددگر خاموش

بی صدا از پا در آمد پیکر دیوار:

حسرتی با حیرتی آمیخت...

نظرات 1 + ارسال نظر
moon پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:03 ق.ظ

سلام

مثل همیشه !

اگه جای عکس درخواستی هست میشه لطفا مجموعه عکس هاتون از گلها رو بذارین ؟
البته ممنون پیشاپیش

موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد